مثل هر اقدام دیگری، عدهای از اجرای آن راضی هستند و عدهای ناراضی. عدهای مشکلات را طبیعی و قابل حل میپندارند و عدهای به ایدهآلها فکر میکنند.
اما نکته اینجاست که در مورد برگزاری رپرتوار نمایشهای کودکان و نوجوانان، تقریباً همه متفقالقولند که اتفاق مثبتی رخ داده و اجرای تئاتر برای کودکان و غنا بخشیدن به نمایشهای مخصوص آنها اتفاقی ارزشمند است و درخور توجه بخصوص برای تحقق اهداف نظام فرهنگی کشور در زمینه تئاتر کودک و نوجوان.
مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، رپرتوار نمایشهای کودکان و نوجوانان را در خانههای فرهنگ و فرهنگسراهای تهران برگزار میکند. اجرای این نمایشها از تیرماه آغاز شده و تا 8 ماه آینده هم ادامه خواهد داشت.
کارگردانان حاضر در این رپرتوار که در نوع خود برنامهای کاملاً نوست، درباره ماهیت و نحوه اجرای آن نظراتی تقریباً یکسان دارند. بیشتر این کارگردانان برگزاری چنین رپرتواری را فی نفسه ارزشمند و حائزفواید بسیار برای تئاتر کودکان و نوجوانان میدانند که در کوتاه و بلندمدت به نتیجه خواهد رسید.
چشم انداز روشن تئاتر کودک
حسن دادشکر، کارگردان مجرب حوزه کودک و نوجوان که با نمایش خوب و عزیزی ایران زیبا در این رپرتوار شرکت دارد درباره فواید و مزیتهای آن میگوید: اتفاق بسیار خوبی افتاده. بعد از دوران اوج کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دیگر شاهد چنین برنامههایی نبودیم. اما حالا در اقدامی قابل توجه، نمایشهایی برای کودکان در نظر گرفته شده و خوشبختانه تقریباً همه نمایشهای این رپرتوار حاصل کار کارگردانان مجرب و کارآزمودهای هستند که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان کاملاً سرشناس هستند.
بنابراین امید میرود که اتفاق خوبی در حال وقوع باشد. همه ما حضور در این برنامه را پذیرفتهایم تا به عنوان تئاتری، سهمی در اینباره داشته باشیم و به دعوت دوستان لبیک گفته باشیم و به همین دلیل هم با همه مشکلات گوناگون، به این همکاری ادامه میدهیم.مریم کاظمی، کارگردان پرتلاش این روزها در عرصه نمایشهای کودکان و نوجوانان، نمایشی با نام رویای ماه را برای این رپرتوار آماده کرده است. او نیز چون دیگر همکارانش، نفس عمل را با همه مشکلاتی که در اجرا دارد، مفید میداند و بر ضرورت چنین برنامههایی تاکید میکند.
فریبا رئیسی، کارگردان نمایش حضرت سلیمان درباره این برنامه سازمان فرهنگی و هنری شهرداری میگوید: در بسیاری از کشورهای دنیا شهرداری وظیفه پرکردن اوقات فراغت شهروندان را دارد و برای آنها برنامههای مفید و مفرح تدارک میبیند.
در کشور ما برای شهرداری به طور مشخص تولید نمایش برای تفریح و آموزش شهروندان، تعریف نشده است ولی به نظر میرسد با این اقدام شهرداری تهران جایگاه جدیدی در سرگرمیسازی برای شهروندان پیدا میکند. شروع چنین کاری نیازمند شجاعت و خطر کردن بود که خوشبختانه مدیران شهرداری نشان دادند این شجاعت را دارند.
به اعتقاد رئیسی، همکاری با گروهها و صبوری تا آماده شدن آنها یکی از ویژگیهای مثبت این رپرتوار است. وی در این باره میگوید: برای تمرین زمان کافی داشتیم و حتی اجازه دادند تا زمانی که تمرینها کامل نشده اجرا نکنیم. این مسئله برای تئاتریهایی که همیشه برای اجرای عمومی یا حضور در جشنوارهها با کمبود زمان درگیر هستند و کارشان به خاطر شتابزدگی هرگز به نتیجه قابل قبولی برای خودشان ختم نمیشود، فرصت بسیار مغتنمی بوده است. امیدوارم این جریان ادامه پیدا کند.
کارگردانانی در نقش قربانی
طبیعی است برگزاری رپرتوار آن هم برای اولین بار و در شرایطی که امکانات و تجهیزات ویژه برای چنین برنامههایی وجود نداشته و ندارد، دچار مشکلات و ضعفهایی باشد. برنامهریزی برای 10 گروه نمایشی که قرار است به مدت 9 ماه در سالنهای چند منظوره فرهنگسراها و خانههای فرهنگ، برای کودکان و نوجوانان نمایش اجرا کنند، مستلزم برنامهریزی دقیق، حساب شده و مرتبی است و البته معمولاً کمتر شاهد چنین برنامهریزیهای بینقصی هستیم.
حسن دادشکر، مسئله تبلیغات را یکی از مهمترین مشکلات مبتلابه این رپرتوار میداند و معتقد است: حتماً باید در این باره اقدامی صورت بگیرد تا ضرری شامل حال گروهها نشود، مردم مطلع و بچهها از دیدن نمایشها بهرهمند شوند. به اعتقاد او هماهنگی و برنامهریزی اجرایی یکی از مهمترین مسائل در برگزاری رپرتوار است.
او میگوید: کار سنگینی است. این همه نمایش که قرار است به صورت گردشی در سالنهای زیادی اجرا شوند و سالنها هم امکانات مناسب ندارند، مشکلات زیادی هم برای ما و هم برای برنامهریزان ایجاد کرده است. خیلی از سالنها نور کافی ندارند. تعدادشان متنوع است و ابعاد یکسانی ندارند.
طراحی یک دکور برای همه این سالنها وقت و انرژی زیادی میبرد. مخصوصاً برای من که کسالت دارم کار سختی است، که بخواهم در جمع و نصب کردن دکور، رفتن به سالنهای مختلف و ... گروه را هدایت و همراهی کنم. کاش مفاد قرارداد کمی از مسئولیتهای کارگردانها میکاست.
البته او نگاه مادی و غیرمسئولانه برخی بازیگران تازه کار را هم از دیگر دلایل سختی این کار بر شمرده و میگوید: اگر مثل خیلی از کشورها گروههای نمایشی حقوق ثابتی را در ازای میزان مشخصی اجرا دریافت میکردند و درآمد تعدادی از اجراها به کارگردان و گروه تعلق میگرفت میتوانستیم کمی امیدوارانهتر کار کنیم. هدایت و کنترل فروش هم برای کارگردان در طول شبهای اجرا ساده میسر نمیشود.
مشکلات مالی هم علیرغم همه قول و قرارها هست و باید با آن هم مثل همیشه دست و پنجه نرم کنیم. با همه اینها ما خادم تئاتر هستیم. من به خاطر تئاتر، دوستانم در تئاتر و البته آبروی حرفهای خود حضور در رپرتوار را پذیرفتهام و ادامه میدهم.
مریم کاظمی که مدتی است اجرای نمایش در این رپرتوار را تجربه و مشکلاتش را از نزدیک لمس میکند، از نکات ریز و درشتی میگوید که به اجرای مناسب نمایشها لطمه میزنند. او میگوید: 9 ماه اجرا با بودجهای اندک، 70 درصد از فروش در گیشه و کمک هزینهای نه چندان قابل توجه را اضافه کنید به سالنهای چند منظوره که یکی از کاربردهایش اجرای نمایش است و برنامههای مختلف فرهنگسراها که نمایشها را تحتالشعاع قرار میدهند.
سر و صدای جشنها و برنامهها بیرون از سالن هنگام اجرای نمایش، برنامهها و پذیراییهای رایگان مانع توجه مراجعهکنندگان، به تئاتر و خرید بلیت میشود. کاظمی از این موضوع تعجب میکند که از ابتدا قرار بوده این نمایشها در فرهنگسراها اجرا شوند ولی مدیران و مسئولین فرهنگسراها توجهی به این برنامه نشان نمیدهند و برنامهها و جشنها و مراسم مناسبتی را در هر شرایطی در اولویت قرار میدهند.
کاظمی به نمونههایی از این بیتوجهیها و پیامدهای آن اشاره میکند؛ به بنرها و پوسترهای تبلیغاتی فلان بازی که جای پوسترهای تئاتر نصب میشوند و یا برنامهریزیهای بدون هماهنگی که تعطیلی اجباری نمایشها را در پی دارند.
مریم کاظمی پیشنهاد میکند: وقتی برای چنین برنامهای این همه وقت و انرژی صرف شده، این همه هزینه اختصاص یافته، این همه تلاش شده، چرا با تبلیغات درست، راهنمایی تماشاگران و آگاهی دادن به مسئولین فرهنگسراها از اتلاف وقت و انرژی و سرمایه جلوگیری نکنیم؟ حداقل با تبلیغ درست و جدی گرفتن کار از طرف همه متولیان میتوان به نتیجه کار امیدوارتر بود.
به اعتقاد کاظمی، عدم هماهنگی بین مدیران بخشهای مرتبط و عدم انسجام مسئولین فرهنگسراها و برگزار کنندگان رپرتوار، مسائلی است که اصلیترین ضربه را به کیفیت اجرای نمایشها وارد میکند.
فریبا رئیسی هم بر این نکات و تأثیرات منفی آنها صحه میگذارد و میگوید: برنامه کوتاه مدت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، برای رساندن گروهها به این رپرتوار و تولید نمایش، زمانی به برنامه بلندمدت سازمان یعنی شکل گیری نمایشهای مخصوص کودکان و نوجوانان و فرهنگ تماشای تئاتر ختم میشود که کار در مرحله اجرا خوب پیش برود. ما با مشکلات زیادی روبهرو بودیم و هستیم اما این مشکلات خیلی غیر عادی نیستند. ما تئاتری ها دیگر عادت کردهایم که باعث کندی اجرای بسیاری از برنامهها میشود و از کیفیت آنها میکاهد. در این بروکراسی نمیتوان شخص خاصی را مقصر دانست.
وی شرایط سالنهای سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را با سالنهایی که مرکز هنرهای نمایشی در اختیار دارد مقایسه میکند و از مشکلات فضای تمرین و اجرا میگوید. درباره زمانبندی تخصیص بودجهها و ناهماهنگی بین گروه سفارشدهنده گله میکند.
همه این کارگردانان اعلام میکنند که به احترام چنین حرکت بزرگ و اتفاق میمونی سختیهای کار را تحمل کردهاند و خواهند کرد و حاضرند برای شکل گیری این جریان، حتی نقش قربانی را هم بازی کنند.
صبوری برای رسیدن به مقصود
شکرخدا گودرزی، مسئول گروه نمایش سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران درباره مشکلات کارگردانها و مسائلی که آنها مطرح میکنند، توضیح می دهد: پوستر، بنر، بروشورها، تراکت و ... آماده شده است. به زودی تبلیغات تلویزیونی را هم آغاز خواهیم کرد. من هم قبول دارم که گروههای نمایشی با مشکلات زیادی روبهرو هستند اما سعی میکنیم تا جای ممکن این مشکلات را حل کنیم و از طرفی این دوستان در نظر داشته باشند که چنین برنامهای در نوع خود بینظیر است و نمونه آن قبلاً تجربه نشده است.
هماهنگی بین همه افراد و مجموعههای ذیربط هم کار سادهای نیست. شدنی است اما نیاز به زمان داریم تا چرخ دندهها به هم متصل شوند و حرکت اتوماتیکوار شکل بگیرد.
گودرزی، شروع این برنامه در فصل تابستان که مدارس تعطیل هستند و نمیتوان از آنها دعوت کرد بچهها را برای دیدن نمایشها بیاورند، نوعی شالودهشکنی در چنین کاری میداند و از کارگردانان خواست کمی صبر کنند تا مشکلات را آرام آرام حل کنند.
او درباره کمک هزینهها هم قولهایی میدهد و میگوید: همه نیت و تلاش ما این بود که تأخیری در کارها پیش نیاید اما تغییر مدیریتها در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و روند جابجایی مدیران باعث شد بدقول شویم. انگار همه چیز دست به دست هم داد ما نتوانیم به وعدههایمان وفا کنیم. ولی ما همچنان پیگیر این مسئله هستیم.
وی در مورد سالنها و بخصوص مدیریت فرهنگسراها با تئاتریها همراهی میکند و گفتههایشان را میپذیرد. البته توجه آنها را به این نکته هم جلب میکند که پیش از شروع کار سالنها به کارگردانها معرفی شده است.